خیابان ملاصدرا، پلاک 76، ساختمان ثبت ونک

Search
Close this search box.

یکی از موارد ثبتی، درخواست ثبت تبدیل سهام در شرکت های سهامی می باشد که مطابق مواد 43 به بعد لایحه اصلاحی قانون تجارت صورت می پذیرد که دارای اثرات متفاوت حقوقی می باشد.

سهام در مقررات بدین شکل تعریف شده است: سهم قسمتی است از سرمایه شرکت سهامی که مشخص میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی می باشد.
ورقه سهم سند قابل معامله ای است که نماینده تعداد سهامی است که صاحب آن در شرکت سهامی دارد. سهم ممکن است با نام یا بی نام باشد.
در صورتی که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات این قانون مزایایی قائل شوند این گونه سهام، سهام ممتاز نامیده می شود.
از جمله اثرات تبدیل سهام در شرکت های سهامی، شناسایی و رصد سهامداران و همچنین اجازه استفاده از امتیازات هر سهم می باشد که به طور کلی تبدیل سهام به دو دسته به اقسام ذیل تقسیم می گردد. تبدیل سهام بی نام به سهام با نام و بالعکس و همچنین تبدیل سهام عادی به ممتاز می باشد.
تغییر ماهیت شکلی سهام و به موجب آن اصلاح اساسنامه از جمله تقاضای شرکت های سهامی به ادارات ثبتی می باشد. هر چند قوانین ثبت شرکت ها دارای قدمت طولانی بوده که در آن سهام بی نام با گستردگی مباحث در نظر گرفته شده است که در شرکتداری حاکمیتی در کشورهای پیشرفته تمایل به سهام بی نام از سوی قانون گذار تقلیل یافته است. علیهذا در گذشته هدف از تبدیل سهام درصورتجلسات شرکت، مباحث مربوط به تسهیل نقل و انتقال و یا مباحث مالیاتی بوده.در سال های اخیر با بررسی پرونده های ثبتی، علت عمده تبدیل سهام، فرار مالیاتی در زمان نقل و انتقال سهام می باشد که با توجه به اطلاق ماده 143 قانون مالیات های مستقیم و مکاتبات سازمان امور مالیاتی مبنی بر شمولیت دریافت مالیات در هنگام نقل و انتقال سهام بی نام و رعایت دقیق ماده 44 و 47 لایحه اصلاحی قانون تجارت عملا جلوی فرار مالیاتی این گونه شرکت ها از طریق ادارات ثبت گرفته شده است.
با جمیع موارد فوق مراتب تبدیل ماهیت سهام به موجب مواد 43 الی 46 لایحه اصلاحی قانون صورت می پذیرد.
هر گاه شرکت بخواهد به موجب مقررات اساسنامه یا بنا به تصمیم مجمع عمومی فوق العاده سهامداران خود، سهام بی نام شرکت را به سهام با نام تبدیل نمایند، باید بر طبق مواد زیر عمل کند.
در مورد تبدیل سهام بی نام به سهام با نام باید مراتب در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد در سه نوبت هر یک به فاصله پنج روز منتشر و مهلتی که کمتر از شش ماه از تاریخ اولین آگهی نباشد به صاحبان سهام داده شود تا برای تبدیل سهام خود به مرکز شرکت مراجعه کنند.
در آگهی تصریح خواهد شد که پس از انقضای مهلت مزبور کلیه سهام بی نام شرکت باطل شده تلقی می گردد.سهام بی نام که ظرف مهلت مذکور در ماده 44 برای تبدیل به سهام با نام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل شده محسوب و برابر تعداد آن سهام با نام صادر و توسط شرکت در صورتی که سهام در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس و گرنه از طریق حراج فروخته خواهد شد. آگهی حراج حداکثر تا یک ماه پس از انقضای مهلت شش ماه مذکور فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد، منتشر خواهد شد.فاصله بین آگهی و تاریخ حراج حداقل ده روز و حداکثر یک ماه خواهد بود.در صورتی که در تاریخ تعیین شده تمام یا قسمتی از سهام به فروش نرسد حراج تا دو نوبت طبق شرایط مندرج در این ماده تجدید خواهد شد.از حاصل فروش سهامی که بر طبق ماده 45 فروخته می شود بدوا هزینه های مترتبه از قبیل هزینه آگهی حراج یا حق الزحمه کارگزار بورس کسر و مازاد آن توسط شرکت در حساب بانکی سپرده می شود.در صورتی که ظرف ده سال از تاریخ فروش سهام باطل شده به سرکت مسترد شود مبلغ سپرده و بهره مربوطه به دستور شرکت از طرف بانک به مالک سهم پرداخت می شود.پس از انقضای ده سال باقیمانده وجوه در حکم مال بلاصاحب بوده و باید از طرف بانک و با اطلاع دادستان شهرستان به خزانه دولت منتقل گردد.
در مورد مواد 45 و 46 قانون مذکور، هر گاه پس از تجدید حراج مقداری از سهام به فروش نرسد صاحبان سهام بی نام که به شرکت مراجعه می کنند به ترتیب مراجعه به شرکت اختیار خواهند داشت از خالص حاصل فروش سهامی که فروخته شده به نسبت سهام بی نام در دست دارند وجه نقد دریافت کنند و یا آن که برابر تعداد سهام بی نام خود، سهام با نام تحصیل نمایند و این ترتیب تا وقتی که وجه نقد و سهم فروخته نشده هر دو در اختیار شرکت قرار دارد، رعایت خواهد شد.
• تبدیل سهام با نام به بی نام در شرکت های سهامی
برای تبدیل سهام با نام به بی نام همانند تبدیل سهام قبلی در وهله نخست می بایستی شرکت به موجب مقررات اساسنامه یا بنا به تصمیم مجمع عمومی فوق العاده سهامداران خود نسبت به تبدیل سهام با نام به سهام بی نام تصمیم گیری نماید و این تصمیم گیری عمدتا در مجمع عمومی فوق العاده گرفته می شود.بعد از اخذ تصمیم تبدیل سهام، شرکت باید بر مطابق مواد زیر اقدام کند.
برای تبدیل سهام با نام به سهام بی نام مراتب فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد، منتشر و مهلتی که نباید کمتر از دو ماه باشد به صاحبان سهام داده می شود تا برای تبدیل سهام خود به مرکز شرکت مراجعه کنند. پس از انقضای مهلت مذکور برابر تعداد سهامی که تبدیل نشده است سهام بی نام صادر و در مرکز شرکت نگاهداری خواهد شد تا هر موقع دارندگان سهام با نام به شرکت مراجعه کنند سهام با نام آنان اخذ و ابطال و سهام بی نام به آنها داده شود.پس از تبدیل کلیه سهام بی نام به سهام با نام و یا تبدیل سهام با نام به سهام بی نام و یا حسب مورد پس از گذشتن هر یک از مهلت های مذکور در مواد 44 و 47 شرکت باید مرجع ثبت شرکت ها را از تبدیل سهام خود کتبا مطلع سازد تا مراتب طبق مقررات به ثبت رسیده و برای اطلاع عموم آگهی شود.
• تحلیل ثبت در تبدیل سهام با بی نام به با نام و بالعکس
مطابق بخشنامه اداره کل ثبت شرکت ها و موسسات غیر تجاری مقرر گردیده است با عنایت به مشاهده مشکلات و معایب پیش آمده در خصوص عدم رعایت دقیق مقررات تبدیل سهام (از سهام با نام به سهام بی نام و سهام بی نام به سهام با نام) در شرکت سهامی، تطابق مواد 43 الی 48 لایحه اصلاحی قانون تجارت با لحاظ موارد ذیل لازم و ضروری می باشد :
1- تصویب مجمع عمومی فوق العاده مبنی بر تبدیل سهام
2- جهت تبدیل سهام بی نام به با نام رعایت دقیق ماده 44 لایحه اصلاحی قانون تجارت ( سه نوبت آگهی تبدیل در روزنامه کثیرالانتشار به فاصله 5 روز و مهلت حداقل 6 ماهه با رعایت سایر قانون).
3- جهت تبدیل سهام با نام به سهام بی نام رعایت دقیق ماده 47 لایحه اصلاحی قانون تجارت ( یک نوبت آگهی تبدیل در روزنامه کثیرالانتشار شرکت و مهلت حداقل 2ماهه با رعایت قانون)
4- رعایت موارد فوق برای تمامی صورتجلسات از جمله ( صورتجلسات با حضور صد در صد) شرکت های سهامی نیز الزامی می باشد.
با جمیع موارد فوق در خصوص تبدیل سهام با نام به سهام بی نام و بالعکس قانون گذار دومرحله و فرآیند را پیش بینی نموده است:
مرحله نخست: مرحله تصمیم گیری که توسط مجمع عمومی فوق العاده و یا اساسنامه می باشد.
مرحله دوم: مرحله عملی نمودن تبدیل سهام می باشد.
در مرحله نخست مجمع عمومی فوق العاده نسبت به تبدیل سهام با نام به بی نام تصمیم گیری می نماید که در این مرحله تشریفات ماده 97 لایحه اصلاحی قانون تجارت نیز می تواند تسری پیدا نماید و اما در خصوص مرحله دوم مرحله عملی نمودن تبدیل سهام بر اساس قسمت موخر ماده 43 که قید نموده « باید بر طبق موارد ذیل عمل نمود » و همچنین در ماده 44 قانون مذکور برای تبدیل سهام از با نام به بی نام مراتب می بایستی سه نوبت در روزنامه کثیرالانتشار به فاصله 5 روز و مهلتی کمتر از 6 ماه از تاریخ اولین آگهی نباشد، رعایت گردد.علیهذا با ذکر موارد فوق مجددا تاکید می گردد، مرحله تصمیم گیری در خصوص تبدیل سهام با مرحله عملی نمودن متفاوت می باشد، لذا در موارد عملی نمودن تبدیل، می بایستی موارد تشریفاتی مقرر در قانون تجارت رعایت گردد و در این خصوص هیچ معافیتی در نظر گرفته نشده است و ماده 97 صرفا ناظر بر تشکیل جلسات مجمع عمومی می باشد نه تشریفات مرحله عملی نمودن ماده 44. بر طبق ماده 48 و 49 پس از گذشتن مواد 44 و 47 قانون مذکور و رعایت تشریفات مرجع ثبت شرکت ها می تواند اقدام به ثبت آن نماید.
• تبدیل سهام عادی به سهام ممتاز
یکی از مباحث اصلی در ثبت شرکت ها چه در زمان تاسیس و چه در زمان تغییرات، مباحث مربوط به سهام ممتاز می باشد.به موجب تبصره 2 ماده 24 لایحه اصلاحی قانون تجارت در صورتی که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات این قانون مزایایی قائل شوند، ین گونه سهام، سهام ممتاز نامیده می شود.
علت اختصاص سهام ممتاز ممکن است، دانش فردی شخص، تخصص در امور تجارت یا اعتبار و ویژگی مانند فکر و یا ایده و اختراع و سایر مواردباشد. لذا اختصاصا سهام ممتاز به شخص صاحب آن ممکن است جنبه فردی داشته و با فوت و یا سلب ویژگی، امتیازات سهام ممتاز از بین می رود و معمولا در اساسنامه شرکت ها این موضوع قید می گردد که در صورت انتقال سهام ممتاز و یا فوت شخص، امتیاز این سهام از بین رفته و سهام مذکور به سهام عادی تبدیل گردد که احراز از بین رفتن این ویژگی برای ادارات ثبت عملا امکان پذیر نیست و می بایستی توسط شرکت ها این وقایع با اصلاح اساسنامه به ثبت شرکت ها اعلام گردد.
در شرکت های سهامی عام پذیرفته در بورس معمولا اختصاص سهام ممتاز لحاظ نمی گردد و قالب سهام با نام و عادی می باشد.
امتیازات سهام ممتاز می تواند شامل سود بیشتر و یا داشتن حق رای مضاعف و حق عضویت در هیات مدیره و یا نحوه انتفاع جداگانه و یا انتفاع بیشتر پس از انحلال و مانند آن می باشد. همچنین ممکن است دارندگان هر یک از انواع سهام ممتاز امکان استفاده ویژه از اموال واملاک که متعلق به شرکت می باشد را به صورت فوق العاده دارا باشند.به هر حال حقوق و امتیازات سهام ممتاز نباید به شکلی باشد که سایر سهامداران را از حقوق عادی خود محروم کند.
به موجب ماده 42 همین قانون هر شرکت سهامی می تواند به موجب اساسنامه و همچنین تا موقعی که شرکت منحل نشده است، طبق تصویب مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام، سهام ممتاز ترتیب دهد. امتیازات این گونه سهام و نحوه استفاده از آن باید به طور وضوح تعیین گردد.هر گونه تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز باید به تصویب مجمع عمومی فوق العاده شرکت با جلب موافقت دارندگان نصف به علاوه یک این گونه سهام انجام گیرد.
همچنین به موجب ماده 93 نیز در هر موقع که مجمع عمومی صاحبان سهام بخواهند در حقوق نوع مخصوصی از سهام شرکت تغییر بدهند تصمیم مجمع قطعی نخواهد بود مگر بعد از آنکه دارندگان این گونه سهام در جلسه خاصی آن تصمیم را تصویب کنند و برای آنکه تصمیم جلسه خاص مذکور معتبر باشد باید دارندگان لااقل نصف این گونه سهام در جلسه حاضر باشند و اگر در این دعوت این حد نصاب حاصل نشود در دعوت دوم حضور دارندگان اقلا یک سوم این گونه سهام کافی خواهد بود.تصمیمات همواره به اکثریت دو سوم آراء معتبر خواهد بود.
همچنین ممکن است برخی از سهامداران درزمان حیات شرکت، برای خود امتیازاتی قائل شوند، به طور مثال خود را دارنده سهام ممتاز نمایند و در اساسنامه قید کنند که مدیران صرفا از بین دارندگان سهام ممتاز انتخاب می شوند، هر چند در این خصوص منبعی بر طبق کلیات قوانین تجاری وجود ندارد، لکن به نظر می رسد جهت تحقق این امر می بایستی سایر سهامداران دیگر برای اعطای حق ممتاز به برخی از سهامداران بایستی با رضایت سایر سهامداران صورت پذیرد.
نکته ای که معمولا در محاسبات مربوط به رای گیری در مجامع عمومی با حضور سهامداران ممتاز به اشتباه در نظر گرفته می شود این است که، چنان چه ویژگی سهام ممتاز حق رای بیشتر باشد در شرکت مذکور برای تشکیل مجامع می بایستی در وهله اول حد نصاب سهامداران حاضر لحاظ گردد نه اکثریت آراء. لذا در شرکت های مذکور چنانچه حد نصاب سهامداران کمتر از میزان مقرر در قوانین و مقررات مربوطه اگر باشد در این حالت در وضعیت دارندگان سهام ممتاز تاثیری نداشته و لذا ویژگی سهام ممتازه در شرکت های مذکور به میزان سهام نمی باشد بلکه مربوطه به تعداد حق رای و در زمان رای گیری می باشد.
• تجزیه سهم
یکی از مواردی که در ماده 32 لایحه اصلاحی قانون تجارت پیس بینی شده است تجزیه سهام می باشد (مبلغ اسمی سهام و همچنین قطعات سهام در صورت تجزیه باید متساوی باشد).
در ادارت ثبت شرکت ها موضوع چگونگی اختصاص پاره سهم و یا تجزیه سهام با ابهام اجرایی مواجه می باشد. بر طبق برخی از اساسنامه های نمونه ثبت شرکت ها ایجاد پاره سهم ممنوع گردیده است و در برخی دیگر از اساسنامه ها در صورت ایجاد پاره سهم، یک نفر به نمایندگی از دارندگان پاره سهم جهت حضور در جلسه مجامع عمومی، معرفی می گردد.
از مشکلات پاره سهم، عدم تبیین نحوه مشارکت در شرکت و رای گیری می باشد که مالک پاره سهم به چه نحوی در رای گیری شرکت حضور یابد. به طور مثال اگر یک سهم به ده پاره سهم تقسیم گردد و در تصمیم گیری اتفاق نظر برای آن ها وجود نداشته باشد محاسبه آرای آن با مشکل مواجه می شود.
در برخی از شرکت ها، ایجاد پاره سهم به صورت قهری ایجاد می گردد به نحوی که اساسنامه قید می گردد در صورت فوت مالک هر سهام، سهم مذکور بین سایر سهامدارانم به نسبت مساوی تقسیم می شود که این امر موجب ایجاد پاره سهم می گردد.
همچنین ممکن است ایجاد پاره سهم در زمان کاهش سرمایه رخ دهد که در این صورت، لیست سهامداران با محاسبه پاره سهم در نظر گرفته می شود و یا این که در افزایش سرمایه نیز با توجه به میزان حق تقدم ممکن است، پاره سهم ایجاد گردد. در بررسی فرآیندها در بورس اوراق بهادار نیز، موضوع تجزیه سهام و سهام جایزه در شرکت های بورسی رواج یافته است.
در پیش نویس لوایح قانون تجارت بیان شده است، مبلغ اسمی سهام باید مساوی باشد و صدور پاره سهم مجاز نیست. در صورتی که در اثر انتقال قهری یا کاهش یا افزایش سرمایه ویا به هر دلیل دیگر پاره سهم به سهامداران تعلق گیرد پاره سهم به ترتیبی که در اساسنامه تعیین شده بین سهامداران ذی نفع توزیع خواهد شد.
علیهذا در ادارت ثبتی، پیش بینی تجزیه سهام و پاره سهمی که به صورت قهری و یا اجرای احکام دادگاه به وجود می آید، مورد پذیرش و در سایر موارد، تجزیه سهام با تامل مورد اقدام قرار می گیرد.